۴/۰۹/۱۳۹۵

واحد تحقیق شهیدان، گنجینه عظیم و بی‌بدیل ملی، در کوره دوران

واحد تحقیق شهیدان، گنجینه عظیم و بی‌بدیل ملی، در کوره دوران
(گفتگو با خواهر مجاهد فرشته اخلاقی)


گندمی را زیر خاک انداختند
پس ز خاکش خوشه‌ها بر ساختند
بار دیگر کوفتندش ز آسیا
قیمتش افزود و نان شد جان‌فزا
باز نان را زیر دندان کوفتند
گشت عقل و جان و فهم هوشمند
باز آن جان چونک محو عشق گشت
یعجب الزراع آمد بعد کشت

 «مولوی»

پیش درآمد:

در سال2003 بعد از این‌که برخی دولتهای مماشاتگر «غربی» همرزمان شهید تئودور راکیس را در ردیف نازیها قرار دادند، او بر این ستم شورید و با خشم نوشت: «امروز متأسفانه وادار شدهام که بیشتر به نام مردگان حرف بزنم تا زندگان» و بر سر آنان که حقانیت و مشروعیت نبرد آزادیخواهان را مسخ می‌کنند فریاد برآورد: «شرمتان باد». 
ترفندی که با همرزمان آن مرد بزرگ به‌کار گرفته شده است برای ما نیز چندان بیگانه نیست. با شهیدان ما، و ادامه دهندگان رسم و طریقت آنان، همان رفته که بر تمامی شهیدان راه آزادی روا شده است. و این نامردمی شیوه همه دیکتاتورها، و اراذل قلمی و تبلیغی شان، و وادادگان و خائنان است. آنان شهیدان را نه رزمندگان سرفراز آزادی که فریب خوردگان دستگاهی از پی قدرت می‌دانند. در نتیجه حداکثر خونخواهی‌شان را باید از کسانی کرد که راه را هنوز هم ادامه می‌دهند. یعنی که با یک چشم‌بندی فریبکارانه ابتدا سهمی متساوی به هر یک از «طرفین خشونت» می‌دهند و در قدم بعد عملاً «جای قربانی و جلاد» را عوض می‌کنند. در این دستگاه فاسد با شارلاتانیسمی صریح، خمینی و آخوندهای من التبع نیستند که کشته‌اند و فرمان قتل و کشتار داده‌اند، بلکه «مسعود رجوی» هم به همان اندازه مقصر است زیرا که با «ارزیابی غلط از تعادل قوا» فرمان مقاومت داده است. و چه ستم سترگ و تلخی است که بر شهیدان و ما روا می‌شود.

۴/۰۷/۱۳۹۵

پيراهنش از ابري سرخ بود

پيراهنش از ابري سرخ بود

براي خالد عيسي كه رفتنش را وداع با برادري يافتم
 همچون تمام برادران ديگرم


پيراهنش از ابري سرخ بود
و وقتي بادها آمدند
عريان شد
غوطه ور، در دريايي كه آسمان بود.
با پلكاني بافته از شاخه هاي زميني
تا عرش ناپيداي خدا بالا رفت
و سلام سروها را
به آسماني پر پرنده رساند.